کمال ۲۶ ساله تا ۲ ماه پیش یک کارگر ساده فصلی با درآمد ۵ میلیون تومان در شهر کوچک ثلالث باباجانی بود. زمانی که کمال با سردردهای شدید و خونریزی بینی به پزشک مراجعه کرد همه چیز تغییر کرد..... سرطان خون. پدر و مادر کمال در قید حیات هستند اما نه سواد دارند و نه درآمد و توان حمایت از پسر جوانشان را . حالا کمال پسر پرتلاش با دستان پینه بستهای که دیگر توان ندارند با برادر بزرگتر خود برای درمان به تهران آمده است . هزینه درمان او در این مرحله ۴۸ میلیون تومان برآورد شده است. با کمک شما شاید بتوانیم زندگیش را دوباره بسازیم .
مراسم شادی
مراسم ترحیم یا غم
نذورات